همه ميدانند جوهره برساختهاي به اسم اينترنت پاسخ دادن به نيازهاي ارتباطي در يك برخورد هستهاي است، طراحان اين پديده هرگز نمي دانستند پديدهاي را اختراع ميكنند كه تمام جهان را شروط به خودكرده است و از اين به بعد خواهد كرد.
زايش اينترنت به عنوان يكي از پايههاي اساسي فنآوري اطلاعاتي از منطق خاصي سود ميجست ولي در روند تكاملياش اين منطقه را پشت سر گذاشت و براي اينكه جوان برنايي شود، چون سلسله اعصاب قوي و كارآمد به گردش جهاني سرمايه وكالا خون و جان بخشيد و براي بقايش از امكانات آن بهره برد. از اين منظر ميتوان گفت بدون سرمايه داري فرامرزي اينترنت اين نميشد كه امروز هست و بدون اينترنت هم جريان غول آساي سرمايه نميتوانست در يك چشم به هم زدن به حركت درآيد و از اين سوي زمين به آن سوي آن بخزد و مرتب سود بزايد و به گردش بيشتري نياز پيدا كند.
بدون فهم جهاني شدن اقتصاد، فهم جامعه اطلاعاتي غيرممكن است. بدون توليد سودهاي سرسام آور شبكههاي اطلاعات رساني حلقوي شكل نميگرفت و بسط نمييافت. اطلاعات از درون غول گرسنه شركتهاي بزرگ چندمليتي بيرون ميزند، در فرآيندي چند وجهي سود بيشتري خلق ميكند و دوباره به زادگاه خود برميگردد. شبه متخصصان IT از نوع وطنياش تنها چيزي را درك نميكنند همين ارتباط و ديالكتيكي اقتصاد وتوليد اطلاعات در جهان معاصر است.
آنها اگر به اقتصاد بيانديشند به سفرهايي كه مفت و مجاني ميروند و دستمزدهايي كه ميروند ميانديشند، گنجشك روزيند و نميتوانند تصور كنند در بين خصلت خوش نماي فنآؤري اطلاعاتي چه غارت بزرگي در جريان است و چه سهل و راحت ماهيان بزرگ، ماهيان كوچك را ميبلعند و به معده سرمايه داري جهاني ميفرستند تا تبديل به گوشت و پوست اقتصادي يعني سود شوند. آنها چون اين حقيقت را درنمييابند تبليغگر مجاني به نظريههايي ميشوند كه همه چيز را ميگويند تا نكته اصلي را نگويند. اين بحث را پي ميگيريم.