۰
plusresetminus
پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۰۶:۱۵

سواد رسانه‌اي ؛ شعاعي از جامعه اطلاعاتي

مواردي كه ياد شد تمامی متاثر از کارکرد سيستم‌هاي رسانه‌اي آنهم در گونه‌هاي مختلف سنتي، ديجيتالي، سمعي و بصري هستند . رسانه پل ارتباطي رويداد و مخاطب است . البته اين مسئله حائز اهميت است كه شما در استفاده از ابزار رسانه چه در مدل جمعي و چه در مدل محدود كدامين اركان را مورد توجه قرار مي دهيد و چه هدفي را دنبال مي‌كنيد . همه ما زماني را در شبانه روز صرف برخورد با رويدادهاي اطراف خود مي‌كنيم آنهم از باب توجه به ذات هر يك از آنها مثلا حادثه‌اي اتفاق مي افتد و يك رسانه به پخش تصاوير و اخبار مربوط به آن مي پردازد . شما به عنوان يك بيننده پس از مشاهده تصاوير و شنيدن اخبار ناخودآگاه تفسيري از آن در ذهن خود می پرورانید. اگر هوشيارانه عمل كنيم به سراغ رسانه‌اي ديگر رفته و خبر را از دريچه آن بررسي مي‌كنيم . در يك اتفاق جالب به راحتي مي توانيد نتيجه بگيريد كه هر يك از رسانه ها به نوبه خود در انتشار رويداد مشابه سليقه‌هاي مخصوص به خود داشته اما برخي استاندارد‌هاي معمول را در اين باب رعايت نمي كنند . شما به عنوان مخاطبان بدون علم رسانه و سواد نقد آن هرگز نمي توانيد رسانه خود را ارزيابي و به تحليل و نقد آن بپردازيد . مساله نقد رسانه نيز امروز از اهميت فراواني برخوردار است چراكه انسان قرن بيست و يكم با ورود به هزاره سوم و مواجهه با مفاهيمي همچون جامعه اطلاعاتي، متاثر از روابط چند جانبه تقابلي و به ناچار از بهره مندي از رسانه ها براي پوشاندن خلاء بي اطلاعي است . امروزه اطلاعات و دقت در آن اهميت زيادي دارد و اين قضيه ممكن نخواهد بود مگر با تحصيل سواد مناسب رسانه‌اي براي نقد آنچه در جهان مي گذرد. سواد رسانه‌اي در جهان و ايران شايد حداقل زمان تولد سواد رسانه‌اي در جهان حدود 30 سال پيش است اما در ايران زمان اندكي از پيدايش آن مي گذرد . دكتر سيد وحيد عقيلي استاد علوم ارتباطات در اين باره مي گويد : جداي از سواد نقد رسانه كه مبحثي كاملا تخصصي است و به دسته‌اي از افراد مربوط مي شود که دست اندر كاران رسانه ها را تشكيل مي دهند و دوره آموزشی لازم براي آنرا گذرانده اند . اما سواد رسانه‌اي بطور مشخص از سوي برخي كشورهاي جهان از حدود سه دهه قبل بررسي می‌شود . كشورهاي ژاپن و كانادا نمونه بارز اين مسئله هستند كه در اين خصوص گامي اساسي برداشته اند. در اين كشورها سواد رسانه‌اي آنقدر اهميت داشت كه آن را بعنوان يك ماده درسي در ميان مواد درسي دوره‌هاي تحصيلي راهنمايي تا مقطع ديپلم به رسميت شناختند و حتي آن را براي سنين بزرگسال و مقاطع تحصيلي بالاتر نيز طراحي كردند . آنها اين هدف را دنبال مي كردند كه به افراد بياموزند رسانه چيست و تفاوت آن با دنياي اطراف آن چگونه است . در اين اثنا مخاطب بخوبي مي آموزد كه به غير از انتخاب رسانه از لحاظ سليقه و شكل به ادراك دقيق مواردي چون آگهي، سرمقاله، گزارش، خبر و ... در رسانه‌هاي مختلف ديداري، شنيداري، مكتوب و الكترونيكي نيز بپردازد. عقيلي ادامه مي دهد : اما قدمت ادبيات سواد رسانه‌اي ( MEDIA LITRACY ) در كشور ما به بيش از 3 يا 4 سال نمي رسد و همچنان از آن به مفهوم جديدي ياد مي شود كه به دليل نگاه رسانه‌هاي مكتوب وملي به آن برمی گردد . با تحصيل سواد رسانه‌اي مخاطب مي آموزد هر آنچه از رسانه ها انتشار مي يابد دليل مطابقت آن با واقعيت نمي شود . تحصيل سواد رسانه‌اي بهمراه پيدايش نگاه و تفكر انتقادي در افراد است بنابر اين فرد مي آموزد كه عميق و دقيق به ذات برنامه ها و نوشته ها و شنيده ها بيانديشد و به نقد آنها نيز بپردازد ؛ از طرفي به نوعي رويارويي پيچيده با خروجي رسانه ها نيز دست يابد . اصول سواد رسانه‌اي سوغات غربي ها است اما نمي توان چشم بسته هم با آن روبه رو شد . از طرفي نمي شود به فكر بومي سازي چارچوب آن افتاد كه تنها محتواي روزمره آن شايسته بومي سازي است . اما در جامعه مدني كه افراد به حقوق خود كاملا واقف هستند و ميزان سواد عمومي و آگاهي اجتماعي در سطح بالايي قرار دارد اكثر افراد از حداقل سواد رسانه‌اي برخوردارند. از سويي هم اخلاق حرفه‌اي در ميان دست اندر كاران رسانه ها وجود دارد . جالب است كه بدانيد پنج تا از پرتيراژترين روزنامه‌هاي جهان ژاپني هستند و اين نشان از بالا بودن فرهنگ مخاطبان ژاپني در رويارويي با محتواي مكتوب دارد . اما در ايران با مشكلاتي كه عدم ارتقاء سواد رسانه را منجر مي شود دست به گريبان هستيم ؛ مثلا تيراژ پايين روزنامه ها، عدم تركيب صحيح يا مطابقت با تمايل مردم، عدم ارائه محتواي تحليلي نسبتا جامع براي اتفاقات روزمره و بسياري نكات ديگر . دكتر عقيلي در پايان گفته هايش بيان مي دارد كه براي رفع چالش ها بايد به نوعي ( MEDIA TAMPAIN ) تلاش سازمان يافته از سوي رسانه ها براي ارتقاء سطح سواد رسانه‌اي در ميان مردم و يا اصطلاحا مبارزه رسانه‌اي دست زد . تولد سواد رقومي اما دكتر محسنيان راد، استاد علوم ارتباطات نيز با تاكيد بر اينكه ICT موجب پيدايش سواد رسانه‌اي شده است مي گويد : در حقيقت ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات و پيدايش ابزار نوين ICT،سوادي، آنهم با عنوان سواد رقومي متولد ساخته است. وي ادامه ميدهد : البته سواد رسانه‌اي مقوله‌اي است كه به اوايل دهه 90 ميلادي برمي گردد كه در اصل مخاطب آن يكسري از ميانسالان جامعه بودند و مي بايست تحت تعليم استفاده از فناوري‌هاي نوين براي رويارويي با خروجي رسانه ها و اصلا كاركرد آنها قرار مي گرفتند . اما براي اينكه اين مسئله در ميان نسل جوان جامعه هم فراگير شود، با توجه به استعداد، علاقه و پي گيري ابزار نوين و ICT از سوي اين نسل،تنها بايد استانداردهاي بين المللي،آنهم منطبق با مسائل بومي هركشور سوار بر امر آموزش آن در نظر گرفته شود. از طرفي هم زير ساخت‌هاي لازم همچون افزايش ضريب نفوذ و سرعت و سهولت دسترسي به شبكه‌هاي ارتباطي همچون اينترنت بخوبي فراهم شود تا حداقل سواد لازم در افراد ايجاد شود . در كنار افراد كم سواد يا بي سواد در جامعه ايراني بطور يقين متخصصان آشنا به مباحث رسانه عالم بر نقد مناسب آن هم وجود دارند كه شايد اقليت آنها، به طرح اين موضوع تمايل ندارند . در کنار اين افراد گروهی هم سواد کافی و قدرت دارند اما شرايط يادگيری ندارند.مثلا مناطق روستايی بدليل عدم امکانات ارتباطی مناسب از اين مساله محرومند و بطور کل سطح تخصص های حرفه ای در حوزه مشاغل رسانه ای پايين است. بومی سازی محتوای رسانه ای در اين بحث دکتر حسين ابراهيم آبادی استاد ارتباطات و رئيس انجمن ارتباطات نيز با بيان نظريات خود می گويد: در اصل،سواد رسانه ای به دو منظور کاربرد دارد: يکی پيدايش نوعی مهارت برای بهبود زندگی در استفاده از رسانه هاست که بطور مثال کاربران از اينترنت بعنوان رسانه ای جهانی برای بالا بردن سطح اطلاعات بهره می برند و همانطور که می دانيم با توجه به اهميت عنصر اطلاعات در عصر جامعه اطلاعاتی، مايه اصلی زندگی خود را تامين می کنند. ديگری کاربرد رسانه ها با علم به ماهيت و خروجی آن ها برای ارتقا سطح آموزشی و موقعيت اجتماعی و نوعا ارتقا سطح تحصيلی اقشار جامعه است. ارتقا سواد رسانه ای در بهره مندی و دسترسی از رسانه ها به گونه ای بايد باشد که در آينده شغل و تحصيل فرد بر اساس آن ارتقا يابد. وی تصريح می دارد: اما در اين عصر و در استفاده و تحصيل سواد رسانه ای بايد به آموزش زبان بين المللی و همچنين آموزش های لازم ICT توجه ويژه ای کنيم . افراد با اشراف به اين دو مهم می توانندهم از رسانه ها،مطلوب استفاده کنند و اطلاعات لازم را استخراج کنند و هم در موقع لزوم به نقد و انتخاب سليقه ای آنها بپردازند که اين خود با کم و زياد کردن مخاطبان رسانه ها به افزايش کيفيت در آنها در رقابتی سالم کمک شايانی می کند. برخی کشورها تمهيداتی را برای بومی سازی سواد رسانه ای در نظر گرفته اندو اين مسئله برای کشور ما هم حائز اهميت است. در صورت بومی سازی محتوای رسانه ای و سواد رسانه ای تسلط افراد در فهم خروجی رسانه ها بالا رفته و بنابراين با کسب مطلوب، می دانند از رسانه ها چه می خواهند و بنابراين رسانه ها هم در رويارويی با مخاطب می دانند که مخاطب چه می خواهد. ابراهيم آبادی خاطر نشان می کند: افزايش آگاهی و درک سواد رسانه ای و کاربردهای آن، استفاده از کاربرد رسانه، توانايی و ظرفيت در زمينه های شغلی و زندگی با آموزش های جدی در اين زمينه و آموزش های ترکيبی ( فنی و اجتماعی ) يا آموزش لياقتی در ميان افراد همه و همه در افزايش سواد رسانه ای و بينش های فردی در جامعه موثر اند. اما دکتر محمد الستی استاد علوم ارتباطات در اين خصوص با تعريف سواد رسانه ای اظهار می دارد : سواد رسانه ای در واقع معياری از توانايی و قابليت فردی در درک مستقل رسانه است.اکنون در عصر ICT يا رسانه به سر می بريم و واقعيت ها زمانی به رسميت شناخته می‌شوند که رسانه ای شوند و حقيقت ها زمانی درک می‌شوند که بوسيله مخاطبان ادراک شوند.در اين ميان وجوب سواد رسانه ای حکم می کند که در چنين فضايی، مخاطب دارای حداقل توانايی مستقل و مستقيم از درک خوراک و خروجی رسانه ها باشد. بنابراين مجموعه عواملی که اين استقلال ادراکی را بوجود می آورند سواد رسانه ای نام می گيرد. در حقيقت فردی که در رويارويی با يک خبری با يک فيلم از ادراک مستقل ناتوان است فاقد سواد رسانه ای است. وی تصريح می دارد:سواد رسانه ای تنها به مخاطب مربوط نمی‌شود، بلکه کارگزاران رسانه هارا هم مخاطب خود قرار می دهد.در حقيقت اين مهم چرخه ای را تعريف می کند که کارگزاران با سواد،مخاطب را با مخاطب با سواد متقابلا رو در رو می کند. اما در ايران توسعه رسانه ها از وضعيت مطلوبی برخوردار نيست .معضلاتی از قبيل فرهنگ کتبی و غلبه فرهنگ شفاهی باعث شده که افراد از روزنامه ها و رسانه های مکتوب بطورکل استفاده لازم را نبرند.از طرفی پايين بودن تيراژمطبوعات و ضعف رسانه های شنيداری و ديداری در زمينه عدم رقابت لازم،مشکلاتی را همچون نبود زمينه لازم برای بهبود کيفی و کمی سطح در آنها باعث شده است. ليکن با توسعه رسانه ها، آموزش علوم ارتباطات شکل تخصصی در حوزه های خاص هر رسانه، آزادی جريان ICT و کمک به رشد و توسعه نهادهای مدنی که می توانند مستقيم و غير مستقيم رسانه های مستقل را بوجود آورده و تقويت کنند در حل مشکلات و تامين زير ساخت لازم در ايجاد و استقرار سواد رسانه ای در جامعه امروز بسيار موثر است. ارتقا سواد رسانه ای در اين مقطع دکتر شيوا پژوهش فرد استاد علوم ارتباطات دانشگاه آزاد و محقق مسائل جامعه اطلاعاتی نيز با بيان نظريات خود و با اشاره به اهميت سواد رسانه ای در جامعه اطلاعاتی و عصر ارتباطات می گويد: می توان اقشار جامعه را در ميزان بهره مندی از سواد رسانه ای به دو گروه تقسيم کرد. گروهی که سواد کافی را در اين زمينه ندارند و بنابر این از انتقاد نيز مستثنا هستند که در اکثريت نسبی بسر می برند.اين گروه بازخوردهای رسانه ای را بر اساس سليقه و تنوع کانال های مشخصی پاسخ می دهند که درصد خطا در ميان آنها کمتر است و با انتخاب منطقی تر در اين گروه مواجهيم زيرا شاخص های نسبی را برای اين کار پی گيری می کنند. البته با توجه به اينکه اغلب رسانه های جامعه ما مخاطبان را با ملغمه ای از برنامه ها رو به رو می کنند و شايد شبکه ای همچون خبر شاخصی در ميان شبکه ها در ارائه خروجی خاص برای جامعه است؛ اغلب مخاطبان شاخص کلی را نمی توانند برای انتخاب برنامه از ميان انبوه آنها تعريف کنند. اما گروه دوم آنهايی که با سواد کافی درباره نقد رسانه ها و برنامه ها به نقادی می پردازند. در اين جماعت که در اقليت بسر می برند اتفاق جالب انتشار نقطه نظرات در سطح رسانه ای و ايجاد اثر برای تغيير ساختار خروجی رسانه است.اين افراد به بهبود کيفی رسانه ها کمک می کنند زيرا با افزايش سطح توقع مردم،رسانه ها ملزم به افزايش کيفی برای از دست ندادن مخاطبان خود هستند. وی تصريح می دارد : يکی از شيوه های گسترش سواد رسانه ای ارائه بيوگرافی و تشريح برنامه ها برای مخاطبان است که کمک شايانی به تفسير و نقد آن با توجه به تصوير سازی ذهنی قبلی در ميان آنها می کند. رشد آگاهی در ميان مردم از طريق رسانه های جمعی و با ارائه برنامه ها و افراد منتقد و ارائه آمار از رنک بهترين های رسانه ها در جهان برای ارزيابی و بازشناسی شاخص های نقد رسانه ای، استفاده از تحليل گران و کارشناسان برای آموزش و فرهنگ سازی اين مهم و تعامل رسانه ای مناسب با مخاطبان در جذب سريع بازخورد رسانه ای در ميان مردم و ترتيب اثر دهی به نظريات اقشار مختلف بر اساس منطق، همه و همه کمک شايانی به ارتقا سواد رسانه ای در جامعه خواهد کرد.
کد مطلب: 5905
نام شما
آدرس ايميل شما

بنظر شما مهم‌ترین وظیفه دولت جدید در حوزه IT چیست؟
حمایت از بخش خصوصی حوزه فاوا
افزایش سرعت اینترنت
کاهش تعرفه اینترنت
رفع فیلترینگ