ایتنا - "شبکه ملی اطلاعات" از نگاه منتقدان، صرفا اساسا ساختاری برای زمان قطع کامل از شبکه جهانی اینترنت بمنظور جایگزینی با آن قلمداد شده است، یعنی آنچه عبارت متناقض "اینترنت ملی"(و در حقیقت یک شبکه اینترانت بزرگ) برای آن گویاتر است.
محمود اروجزاده
روزهای پایانی آبان ماه 98 کشورمان شاهد بیسابقهترین اتفاق در حوزه ارتباطی طی چند سال اخیر بود.
بدنبال تصمیم اقتصادی مسئولین کشور در خصوص قیمتگذاری جدید برای بنزین و اجرای فوری و بدون اطلاعرسانی همگانی آن، موجی از مخالفت ایجاد شد که به سرعت فراگیر شد و دامنههای آن، به حوزههایی فراتر از اقتصاد سرایت کرد و عملا بحرانی اجتماعی/سیاسی را موجب شد.
آنچه رسانههای رسمی کشورمان از این بحران نام برده و میبرند، عمدتا در چارچوب مفهوم ناآرامی و آشوب است که لاجرم باید بدنبال رفع آن بود، و لابد به همین جهت است که اساسا حل و فصل آن در حوزههای امنیتی و سیاسی برنامهریزی میشود.
یکی از مهمترین مولفههای این تصمیمگیری، مبتنی بر قطع ارتباطات ناامن بمنظور مهار التهابات تا زمان فروکش کردن ناآرامیها بود، اتفاقی که یکی دو سال پیش هم تجربه شده بود و بنظر مسئولین، نتیجه موفقی دربرداشت.
تجربه آبان 98 اما از زوایای گوناگونی متفاوت بود.
این بار برخلاف دفعات قبل، قطع شبکه جهانی اینترنت، به شکل مطلق(اعم از ثابت و همراه) و سراسری، و نیز در مقایسه با قبل بسیار طولانیتر بود، به شکلی که برخی نقاط و استانهای کشور، شاهد قطع ارتباط با جهان خارج برای مدتی بیش از دو هفته بودند. بدین ترتیب میتوان حدس زد که این زمان طولانی، چه تاثیراتی بر کار و زندگی کاربران و مردم گذاشته است.
اتفاق دوم و مهم در این میان، پردهبرداری رسمی از شبکهای ارتباطی است که طی سالهای گذشته و با هدف کنترل بهینه شبکه اینترنت و نیز(مطابق ادعای مدیران) ارائه خدمات امن و مطمئن به کاربران در صورت تحریم یا قطع شبکه جهانی اینترنت طراحی و اجرا شده است؛ شبکهای که به تناوب مورد بحث و جدال رسانهای میان صاحبنظران و کارشناسان و مسئولین ارتباطی بوده است، شبکهای که بنظر مسئولین، نامهایی چون "شبکه ملی اطلاعات"، شبکه "اینترنت پاک"، "اینترنت حلال" و... داشته و دارد، و اما از نگاه منتقدان صرفا اساسا ساختاری برای حضور در زمان قطع کامل از شبکه جهانی اینترنت بمنظور جایگزینی با آن قلمداد شده است، یعنی آنچه عبارت متناقض "اینترنت ملی"(و در حقیقت یک شبکه اینترانت بزرگ) برای آن گویاتر است.
بدین ترتیب بنظر میرسد تلاش وافر متخصصین تحت امر این پروژه، با اتکای به بودجه کلان و ارادهای جدی، توانسته تا حدودی نتیجه دهد و دست کم برای روزهایی، توان خود را نمایش دهد. اما واقعیت آنست که اتفاقات این چند روزه، هدف غایی طراحی شبکه مزبور را بر آفتاب افکند و دیگر ادعاهای بظاهر جذاب را در سایه قرار داد.
مسئله جالب توجه دیگری که در چند روزه قطع ارتباط با شبکه جهانی خودنمایی کرد، محصولات و خدماتی بود که طی چند سال اخیر، و با هدف کمرنگ کردن محصولات و سرویسهای مشابه خارجی و ضمن هشدار به ناامن بودن آنها، تلاش کرده بودند با جلب توجه و جذب منابع و حمایت و سرمایه ملی، خود را بهترین گزینه مناسب و کارآ برای روز مبادا معرفی نمایند؛ اما متاسفانه در بحبوحه این بحران و درست در زمانی که نیاز به آنها مبرم بود، اکثر قریب به اتفاقشان با ضعف و کندی روبرو شدند، خطاهای فنی فاحش خود را رو کردند، از کار افتادند و یا اینکه خروجی عمدتا بیربط و بیاثر را به کاربران تحویل دادند.
به عنوان مثال، موتورهای جستجوی بومی که سالهاست مدعی پر سر و صدای این حوزهاند، یا سرویسهای رنگارنگ پست الکترونیکی داخلی(بومی) در صحنه عمل، کارنامهای کاملا ضعیف از خود نشان دادند و لاجرم از سوی کاربران رد شدند.
بلافاصله البته از سوی کارشناسان و دستاندرکاران این صنعت، سرمایه و انرژی فراوانی که در طی این سالها و به بهانه تولید چنین محصولات و خدماتی که سربزنگاه، کماثر یا بیفایده بودن آنها مشخص میگردد زیر سوال رفت، که طبعا مانند همیشه بدون جواب ماند.
اما آنچه در این میان، دغدغه بخش عظیمی از متخصصین، کارشناسان، دستاندرکاران و کسب و کارها و رسانهها بوده و هست، میزان ضرر و زیانی است که در این بحران، متوجه صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات و بلکه کل اقتصاد کشور شد که بواسطه قطع اینترنت پدید آمد، خسارتی که هم برآورد آن به سادگی قابل انجام نیست، و هم این که دوره خسارت هنوز به پایان نرسیده و همچنان آثار مستقیم و غیرمستقیم آن هویداست و بنظر میرسد اساسا زمان مناسبی برای ارزیابی نیست.
البته در این میان، شاید بزرگترین خسران را باید فضای یاس و دلمردگی در میان برخی متخصصین دانست که افزایش آمار درخواست و یا مطالبه مهاجرت از کشور، زنگ خطر را برای دلسوزان کشور به خطر درمیآورد، موضوعی که قطعا تصمیمگیران نباید از کنار آن با بیاعتنایی گذر کنند. (منبع: ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات)
هستند کشورهایی که از همین شبکه جهانی اینترنت توانسته اند بیشترین بودجه کشوری را تامین و از آن بزرگترین منبع اقتصادی و کسب درآمد ایجاد کنند ، کارآفرینی ، کسب و افزایش دانش ، و .... ، تولید رفاه و خیلی چیزهای مفید دیگر که اهل فن بهتر می دانند ، اما چرا ما از این ابزار نوین دوری جسته و مضر می پنداریم؟