تشكيل شوراي ملي جامعه اطلاعاتي جلوي موازيكاري را ميگيرد
تشكيل شوراي ملي جامعه اطلاعاتي جلوي موازي كاري را ميگيرد گفتوگو با يونس شكرخواه عضو هياتمديره انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي
محمدفواد رحمانسرشت- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
اشاره: او از متخصصان ایرانی در زمینه دانش ارتباطات و از مترجمان در این رشته به زبان فارسی است؛ دکترای علوم ارتباطات را در کارنامه دانشگاهی خود دارد. او عضو هیات موسس و هیاتمدیره انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی، عضو گروه چندرسانهاي فرهنگستان هنر و عضو كميسيون اطلاعات در كميسيون ملي يونسكو در ايران است و در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايی ایران و مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها و دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران تدریس میکند. يونس شکرخواه، اکنون سردبیر همشهری آنلاین است. لحظهاي درنگ كار و تلاش ندارد و يكپارچه آنلاين است. با او به سخن نشستيم.
• آقاي دكتر، جامعه اطلاعاتي از نظر شما چيست؟
جامعهاي كه در آن اطلاعات در همه اركان زندگي از اهميت فزايندهاي برخوردار شده باشد و اطلاعات در عرصه نيروي كار آن جامعه از جنبه گردآوري، پردازش و اشاعه در اولويت قرار گرفته باشد.
• به نظر شما جهان از جامعه اطلاعاتي چه تعريفي دارد و ايران در كدامين نقطه واقع است؟
در سطح جهاني در روزهاي 10 تا 12 دسامبر 2003 ميلادي در سوئيس و در روزهاي 16 تا 18 نوامبر 2005 در تونس؛ سران جهان تشكيل جلسه دادند و در هر اجلاس دو سند نهايي توزيع شد؛ در ژنو بيانيه اصول با 67 ماده وسند طرح اقدام با 29 ماده تصويب شد. در تونس هم سند تعهد تونس با 40 ماده و سند دستور جلسه تونس براي توسعه جامعه اطلاعاتي با 122 ماده تصويب شد كه مواد 3 تا 28 آن تحت عنوان مكانيزمهاي مالي براي مواجهه با چالشهاي ICT نام گرفت و مباحث مربوط به حاكميت اينترنت در مواد 29 تا 82 آن گنجانده شد و بالاخره يك بخش هم تحت عنوان اجرا و تعقيب داشت كه مواد 83 تا 122 را به خود اختصاص داد. اين سند 11 خط عمل هم داشت. جامعه اطلاعاتي رسمي عملا در اين اسناد تعريف شده است.
تعريف موردنظر شما در بند دوم سند تعهد تونس به اين شكل تعريف شده است كه «ما بار ديگر علاقه و تعهد خود را در مورد ايجاد جامعه اطلاعاتي مردمي، فراگير و توسعهگرا بر اساس اصول و اهداف منشور سازمان ملل، قانون بينالمللي و چند جانبه موثر، با احترام و حمايت از اعلاميه حقوق بشر، بطوري که مردم در سراسر دنيا قادر به ايجاد، دسترسي، استفاده و به اشتراک گذاري اطلاعات و دانش براي دستيابي به استعدادهايشان با هدف ارتقاء توسعه پايدار، بهبود کيفيت زندگي، از بين بردن فقر و دستيابي به اهداف پذيرفته شده بينالمللي توسعه در اعلاميه هزاره باشند، اعلام ميکنيم» كه در اين تعريف مردمي بودن و فراگير و توسعهگرا بودن جزء ويژگيهاي اصلي اين نوع جامعه اعلام شده است. در مورد ايران نميشود به اين پرسش پاسخ داد چون بايد هر بخش ابتدا كارنامه خودش را ارائه كند تا مشخص شود مثلا در مورد تجارت الكترونيك؛ بهداشت الكترونيك، آموزش الكترونيك و غيره به چه مرحلهاي رسيده است.
• در صورت تحقق چنين جامعهاي در ايران، ارمغان آن براي مردم چيست؟
هر ارمغاني كه ديجيتاليسم تا به حال ارائه كرده الزاما به موقعيتهاي جغرافيايي خاص محدود نبوده و دستاوردهاي انقلاب ديجيتال رابطه مستقيمي با گسترش زيرساختهاي آن و همچنين با ميزان يادگيري و دسترسي به امكانات دارد؛ بنابراين سرعت اجراي امور، دقت در اجرا، گسترش پتانسيلها و غلبه بر موانع زماني و مكاني در اجرا و دستيابي سريعتر به هدفها ارمغان اين اتفاق است.
• چه راههايي را برويم تا به تحقق جامعه اطلاعاتي در ايران برسيم؟ موانع كدامند؟
پاسخ اين پرسش را بايد با دهها كتاب و پژوهش داد. به برنامههاي متعدد كوتاهمدت و بلندمدت نياز است و همانطور كه اطلاع داريد در برنامه چهارم توسعه، بندي به جامعه اطلاعاتي اختصاص يافته و دولت در آن موظف شده است براي استقرار جامعه اطلاعاتي و تضمين دسترسي گسترده امن و ارزان شهروندان به اطلاعات مجموعه اقداماتي چون حمايت از سرمايهگذاري در توليد و عرضه محتوا و اطلاعات به زبان فارسي در محيط رايانهاي با تكيه بر توان بخش خصوصي و تعاوني به عمل آورد و همچنين براي كسب سهم مناسب از بازار اطلاعات و ارتباطات و استفاده از فرصت منطقهاي ارتباطي ايران؛ مراكز اطلاعرسان و اينترنتي و همچنين زيرساختهاي ارتباطي را با تكيه بر منابع و توان بخشهاي خصوصي و تعاوني و جلب مشاركت بينالمللي گسترش دهد؛ يا موردي مثل تهــيه و تصويب سند راهبردي برقراري امنيت در فضاي توليد و تبادل اطلاعات هم در همين برنامه چهارم به چشم ميخورد و علاوه بر اينها طرحهاي تكفاي يك و دو و نيز طرحهايي مثل تسما هم در اين عرصه در جريان بوده است كه نتايج آنها را ميتوان بررسي كرد.
• نقش انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي در اين مسير چگونه است؟
اعضاي انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي كه هسته و پيشينهاي هم در مركز پژوهشهاي ارتباطات دارند با كوششهاي پروفسور كاظم معتمدنژاد دو همايش مهم را در سالهاي 80 و 81 شكل دادند كه سنگ پايه تلاشها درباره جامعه اطلاعاتي در ايران به شمار ميآيد. همايش ميان منطقهاي كشورهاي آسياي مركزي – غربي و جامعه اطلاعاتي در سال 1380 در تهران و همايش دوم كه تحت عنوان همايش علمي ايران و جامعه اطلاعاتي در سال 1400 هجري شمسي، در آذر ماه 1381 با همكاري يونسكو در تهران برگزار شد. انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي از همان هنگام تلاش داشته تا ادبيات متمركزي از اين مفهوم را در فرمتهاي گوناگون آموزشي و پژوهشي در قالب نشست و نشر ارائه كند و در عين حال تلاش كند تا مديومي براي نشر آراي غالب و انتقادي به طور همزمان باشد. بافت انجمن بافتي دمكراتيك است و به لحاظ ظرفيت حكم يك باشگاه متكثر فرهنگي را دارد و به لحاظ همكاري با تشكلهاي مشابه هم، گشادهرويانه برخورد ميكند. در سطح بينالمللي هم تلاش كردهايم فعالانه حضور داشته باشيم و شما ميدانيد كه در اجلاسهای ژنو و تونس حضور پررنگي داشتيم.
• به عنوان عضو هياتمديره در دو دوره و اينكه بر روند كاري انجمن نظارت داشتهايد (خصوصا مالي) ارزيابي شما از عملكرد انجمن چيست؟ آيا از اين عملكرد راضي هستيد؟
بله راضي هستم. ما به زمان احتياج داريم و انجمن هنوز جوان است. با بافتي كه از انجمن ميشناسم براي همه ما گرانبهاترین کالای جامعه اطلاعاتی همین اطلاعات است و از بین مفاهيم کليدي مطرح در مباحث جامعه اطلاعاتي به مسائلي نظير بحث حاکميت اينترنت، محتواي محلي، تنوع فرهنگی و زبانی و کاستن از شکاف ديجيتال توجه داشتهايم و به واقع كوشيدهايم تا در مباحث مطرح در ادبيات جامعه اطلاعاتي که بسيار فني و پيچيده هم هست همیشه به مفاهيم مهم با زباني کاملا ساده بپردازيم. اما از نظر مالي كه گفتيد، من در دوره سه ساله اول خزانهدار بودم و هر وقت انجمن هزينه كردن را در هر موردي ضروري قلمداد ميكرد با چك دو امضايي من و دكتر معتمدنژاد تامين ميشد. در زمينه مالي در انجمن تصميمات هيچگاه شخصا اتخاذ نميشود.
• آقاي دكتر با اين اوصاف موانع بر سر راه انجمن و جامعه اطلاعاتي ايران را چه چيزهايي ميدانيد؟
من فكر ميكنم حرف اول و آخر در اين زمينه را خانم دكتر شهيندخت خوارزمي، نايب رئيس انجمن در مجمع عمومي زدند و پيشنهاد ميكنم آن متن را از ايشان بگيريد و در سطح عمومي براي علاقهمندان جامعه اطلاعاتي منتشر كنيد كه به كار آيندگان در اين زمينه هم ميآيد من آن ارزيابي را تماما ميپذيرم. نقش دولت و متوليان ICT در كشور در تحقق مسئله و حركت موثر انجمن چيست؟ بعد از دو اجلاس سوئيس و تونس، هم نقش دولتها و هم نقش بخش خصوصی كه عملا به یک stake holder تبدیل شد، مشخص شده و درکنار دولت ها و بخش خصوصي، جوامع مدنی هم وارد اين پروسه جاری شدهاند. انجمن هم در چارچوب سوم در اين روند حضور دارد. دولتها از جمله دولت ایران طبق تعهداتی که در سندهای ژنو 2003 و تونس 2005 امضا کردهاند؛ باید از طريق ایجاد يك محيط فعال براي خدمات، چارچوب منظمی را براي ارتقاء و رشد برنامههاي مربوط به سرمايهگذاري خصوصي و مشاركت بخش غیر دولتي شکل دهند.
• در خصوص تشكيل شوراي ملي جامعه اطلاعاتي با نظر دكتر معتمدنژاد، محور و شعار گفته شما در اين خصوص چيست؟
اين كار هم از موازيكاري جلوگيري ميكند؛ هم در تصميمسازي ايجاد غلظت ميكند و هم به استمرار تحركات در اين زمينه كمك ميكند. من فکر می کنم در اين شورا بايد ديد چگونه و يا چه مدلي از جامعه اطلاعاتي مدنظر است. جامعه اطلاعاتي از زاويه مواضع مسلط صنعتي جديد يا به مثابه يك ماده فراصنعتي؛ جامعه اطلاعاتي بهعنوان يك ايدهال ديجيتالي براي اقشار خاص يا ابزاري براي درك شرايط و برنامهريزي استراتژيك يا جامعه اطلاعاتي به مثابه پاليسي براي برنامهريزي اجتماعي و يا جامعه اطلاعاتي به مثابه يك برنامه كه خودش سنتز تحليلهاي عميق از واقعيت موجود و تغيير يابنده است و نه يك بند يا چند بند در برنامه توسعه. منظورم برنامه توسعه جامعه اطلاعاتي است؛ برنامهاي كه روحش جامعه اطلاعاتي است.
• آقاي دكتر به عنوان آخرين سوال بفرمائيد كه جايگاه و نقش رسانهها را در تحقق جامعه اطلاعاتي ايران و كمك به انجمن چگونه ارزيابي ميكنيد؟ نقش سواد روزنامهنگاري جامعه اطلاعاتي را براي اصحاب رسانه چقدر درنظر ميگيريد؟
اين ديگر از آن سئوالات است! رسانهها در جامعه اطلاعاتي نقش بزرگي دارند با يك پيش شرط كه بپذيرند در چنين جامعهاي همه رسانه هستند. طبق بند ششم طرح اقدام ژنو نيمي از جمعيت جهان تا 2015 بايد در شهر و روستا آنلاين باشند.