دنیای اقتصاد - مينو مومني - عدم گسترش خطوط اینترنت پرسرعت همچنان باعث شده است كه بخش عمده کاربری اینترنت در ایران توسط خطوط DIAL UP صورت بگيرد خطوطي كه بستر آن توسط مخابرات فراهم شده است، در اين ميان شبکههای بزرگتر مانند بانکها، مراکز اقتصادی و تجاری و حتیISP ها نیز برای اتصال به یکدیگر و یا به یک شبکه جامع تر به شبکه و تجهیزاتی نیاز دارند که بخش عمده آن تحت مسئولیت مخابرات است.
به این ترتیب هر گونه سیاست گذاری در عرصه مخابراتی تاثیر مستقیمی بر توسعهICT در کشور گذاشته است. در همین زمینه مخابرات استان تهران به دلیل درگیر بودن با شرایط خاص پایتخت به وظایف معمول با تقاضا و درخواستهای ویژهای نیز روبه روست که کار در این زمینه را با پیچیدگیهایی مواجه کرده است. از هنگامی که دسترسی مستقیم بسیاری ازISP ها به اینترنت مسدود شد و تنها تعداد کمی از شرکتها به همراه شرکت فناوری اطلاعات ( دیتای سابق) مجوز ارتباط مستقیم با اینترنت را دریافت کردند، این شرکتها (ISPها( تنها از طریق خطوط E1 قادر به ارائه خدمات اینترنتی بودند اما ازدیاد تقاضا و کمبود این خطوط عملا به گسترش بازار سیاه در این زمینه منجر شده است. الزام فعالیت شرکتهای PAP(ارایه دهندگان اینترنت پرسرعت) به نصب تجهیزات در مراکز مخابراتی نیز موضوع قابل تامل و در عین حال مناقشه برانگیز دیگری در زمینه ارتباط مخابرات بابخش خصوصی را به وجود آورده است.
این موارد و برخی از موضوعات دیگر را در گفتوگو با محمود خسروی مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران موضوع توسعه شبکههای اینترنت و بحثهای موجود در این زمینه را در میان گذاشتهایم که میخوانید.
بسیاری از شرکتهای اینترنتی از کمبود خطوط E1 شکایت دارند، به عنوان سوال نخست درباره خطوط E1 و نحوه واگذاری آن توضیح دهید؟
خطوط E1 براي مشتركيني مورد استفاده قرار ميگيرد كه از طريق Dial Up يا همان شمارهگيري از طریق مودم و خط تلفن به اينترنت اتصال پيدا ميكنند. براي اين اتصال بايد شركتهاي ISPخطوط آنالوگ تلفن يا E1 داشته باشند. به همين علت نياز است شركت مخابرات براي اين دسته شركتها خطوط E1 را فراهم كند. اما واگذاري اين خطوط به اين صورت است كه اوايل شركتهاي ISP به صورت محدود و در عين حال فعال عمل ميكردند و از پهناي باند بالایي نيز برخوردار بودند به همین دلیل در شركت مخابرات يك ضابطهاي تدوين شد كه هر E1 چه ميزان پهناي باند داشته باشد.
مسلما هر كس اين كار را جلوتر شروع كرده بود از تعداد بالاتري از این خطوط برخوردار بود و اين كار چندان عادلانه به نظر نميرسيد به همين علت از سال قبل ضوابط محكمتري در مورد واگذاري خطوط E1 به مرحله اجرا گذاشتيم. به اين صورت كه در درجه اول بحث اين بود كه به ازاي پهناي باند چه ميزان E1 به ISPها واگذار كنيم. به طور كلي در مورد توزيع خطوط E1 بايد بگويم قبلا شركتهاي متقاضي، درخواست خود را ارايه ميدادند و پس از مدتي كه امكانات فراهم ميشد ما خطوط را واگذار ميكرديم اما طبق سياستهاي جديد واگذاري خطوط E1 از روش واگذاري تلفن ثابت پيروي ميكند. به اين صورت كه متقاضي بايد مبلغي را به عنوان وديعه واريز كرده و در نوبت قرار بگيرد و دقيقا براساس زمان فيش، E1 واگذار ميشود.
روش ابتدايي واگذاري خطوط E1 با چه مشكلاتي همراه بود؟
قبل از اجراي اين طرح جديد يك شركت ميآمد و تقاضاي 200 خط E1 ميكرد و ما امكانات واگذاري را فراهم ميكرديم كه اين كار ديگر نوبت محسوب نميشد. در حال حاضر براي همه ISPهاي كه قبلا پهناي باند گرفته، وليE1 نگرفته بودند امكان واگذاري E1 را فراهم كردهايم. يعني به ازاي پهناي باند E1 به شرکتها تعلق بگيرد. در حال حاضر تعداد زيادي E1 نيز از اين روش واگذار شده است.
وديعه نامنويسي به چه ميزاني است؟
يك E1 مثل 30 خط تلفن است. پس وديعه آن دقيقا مانند درخواست يك خط تلفن ثابت است كه قیمت آن در 30 ضرب ميشود.
زمان انتظار واگذاري E1 به متقاضياني چه مدت است؟
پيشبيني ما اين است كه حداكثر ظرف 3 ماه خطوط را به متقاضيان واگذار كنيم.
برخي شركتهاي اينترنتي اعتقاد دارند كه خطوط E1 به طور مناسب توزيع نشده است. به عنوان مثال الان شركتهايي وجود دارند كه تعداد بسيار زيادي از اين خطوط را در اختيار دارند و اگر كسي بخواهد الان E1 بخرد بايد به اين شركتها مراجعه كند و با قيمت بسيار بالاتر از قيمت اصلي، آنها را خريداري كند. آيا شما از فعاليت اين دسته از شركتها كه براي واگذاري خطوط E1 بازار سياهي ايجاد كردهاند اطلاع داريد و براي جلوگيري از اقدامات آنها كاري هم انجام دادهايد؟
در حال حاضر خطوط E1 قابل انتقال نيست. يعني كسي نميتواند E1 را از ما خريداري كند و به شخص ديگري بفروشد. اين مسئله كه به آن اشاره كرديد به اين صورت است كه به عنوان مثال يك شركت ISP از ما تقاضاي E1 كرده است و ما آن را در نوبت گذاشتهايم، وقتي نوبت واگذاري رسيده است بنا به دلايلي همچون تغيير شغل، اين شركت كه خود زماني خواهان E1 بوده است و در حال حاضر خطوط او براي واگذاري آمده است ميآيد و به ديگر شركتهاي ISP كه خواهان E1 هستند، ميگويد بدون نوبت خطوطي را آماده براي واگذاري دارد كه ما در حد توان جلوي فعاليت اين گونه شركتها را گرفتهايم.
پس قبول داريد كه واگذاري خطوط E1 بازار سياهي دارد؟
اين قضايا مربوط به گذشته است و در حال حاضر E1 به شخص ديگر قابل واگذار كردن نيست.
هماكنون تقاضاي خطوط E1 در تهران چه ميزاني است و تا چه حد شما قادر به تامين آن هستيد؟
با نصب جديد كه در مراكز ترانزيت در حال انجام دادن آن هستيم. امكانات وسيعي براي واگذاري فراهم خواهد شد و احساس ميكنم تمامي نيازها را بتوانيم تامين كنيم. البته ذكر يك نكته ضروري است كه اگر بخواهيم روند ارتباط ديتا از طريق خطوط E1 صورت بگيرد بايد گفت اين كار در هيچ جاي دنيا معمول نيست اما چون در حال حاضر روش جايگزيني مناسب نداريم بنابراين مجبور هستيم به همين خطوط E1 اكتفا كنيم در حاليكه معقول آن است كه مشتركين براي برقراري ارتباط از خطوط ADSL استفاده كنند كه متاسفانه به دلايلي چون نبود اين سرويس در همه شبكه و هزينه نسبتا سنگين آن كه در سبد خانوار قابل گنجاندن نيست، این موضوع باعث شده كه مشتركين و كاربران هنوز به دنبال E1 و دايل آپ باشند.
در زمينه شركتهاي PAP كه كار واگذاري اينترنت پرسرعت را بر عهده دارند وضعيت هم اكنون به چه صورتي است و چه تعداد پورت واگذار شده است؟
امكانات واگذاري اينترنت پرسرعت، طبق توصيههاي كه صورت گرفته بايد توسط شركتهاي خصوصي انجام بگيرد و ما به عنوان يك شركت دولتي از اين كار منع شدهايم. اما در شروع كار ما يك همكاري گسترده با اين شركتها داشتهايم كه اين شركتها بتوانند با كمترين مشكل كار خود را شروع كنند به اين صورت كه ما در حد امكان، فضا را در اختيار آنها قرار دادهايم كه بتوانند با نصب كانكس و ديگر تجهيزات ارتباط مشتركين را برقرار كنند و در حال حاضر 20 مركز كامل شده و در حال واگذاري به مشتركين است و به طور كلي اين شركتهاي PAP توانستهاند در حدود 6 هزار پورت را به متقاضيان واگذار كنند.
مشکل عمده این شرکتها ظاهرا مربوط به امکاناتی است که باید در مراکز مخابراتی مستقر کنند هم اکنون يك شركت اينترنتي براي راهاندازي خطوط اينترنت پرسرعت نيازمند نصب چه دستگاههايي در مركز مخابراتي است؟
در درجه اول بايد دستگاه ديس لمپ فراهم كنند كه به عنوان بخش فعال از آن ياد ميشود و يك قسمت ديگر به نام پسيو يا اسپليدر كه بايد درMDF ها (مراكز تلفني) نصب شود. سيستم فعال نياز نيست كه حتما در مراكز تلفن باشد چرا كه ميتواند در نزديكي مراكز تلفن يا هر مكاني كه شركت PAP در نظر دارد نصب شود. اما اسپليدر بايد حتما در مركز تلفن نصب شود و راه ديگري نيز وجود ندارد و ما نصب اين كار را براي شركتهاي PAP انجام ميدهيم. اما براي قسمت فعال بايد بنا بر قانون شركتهاي PAP يك فضا تامين كنند و قانون ما را براي تامين اين فضا براي اين شركتها مجبور نكرده است اما براي اينكه در روند كار اختلالي ايجاد نشود ما در حدود 50 مركز، فضا را در اختيار اين شركتها گذاشتهايم كه كار را سريعتر انجام دهند و با اين همكاري در حدود 20 مركز آماده شده است.
شركتهاي PAP معتقدند كه مراكز مخابراتي براي توسعه اينترنت پرسرعت با آنها همكاري نميكنند آيا شما اين گفته را تائيد ميكنيد؟
اين گفته صحت ندارد، چرا كه ما براي تامين فضاي فعال شركتهاي PAP مجبور به همكاري با آنها نبوديم اما براي اينكه كار به تعويق نيفتد، هر جا كه توانستيم فضا را در اختيار آنها قرار دادهايم چرا كه به اين اصل معتقديم اگر اين شركتها فعال شوند و بتوانند مشتركيني را از طريق اين روش جذب كنند به طبع بار ترافيك كاذبي كه به شدت شبكه ما را تهديد ميكند، به نحوه مطلوبي كاسته ميشود. بنابراين حركت شركتهاي PAP براي واگذاري خطوطADSL نه تنها به ضرر ما نيست بلكه براي شبكه بسيار سودمند است و شركت مخابرات از همان ابتدا به شدت از اين طرح استقبال و آن را دنبال كرده است. اما اگر گاهي اوقات از طرف شركتهاي PAP عدم همكاري از سوي مراكز مخابراتي عنوان ميشود، شايد به اين موضوع برگردد كه سازمان تنظيم مقررات راديويي به خاطر پروانه صادر شده، شركتهاي PAP را به دلايلي بازخواست ميكنند كه اين شركتها اين مشكلات را نيز به گردن مراكز مخابراتي مياندازند.
آيا تا كنون از طرف شركتهاي PAP شكايتي به شما ارسال شده است و به طور كلي جاي براي رسيدگي به شكايات اين شركتها وجود دارد؟
سازمان تنظيم مقررات راديويي چون براي شركتهاي PAP پروانه صادر كرده است بايد به شكايات آنها نيز رسيدگي كند. اين سازمان به عنوان يك مجموعه مستقل از ما و بخش خصوصي و تا حدودي حامي بخش خصوصي بايد اگر شكايتي وجود داشته باشد به آن رسيدگي كند.
اعلام موضوع واگذاري خطوط اينترنت پرسرعت توسط خود مخابرات زماني مخالفت شركتهاي PAP را به همراه داشت آيا سرانجام مخابرات تصميم به واگذاري ADSL گرفت؟
در تمام دنيا اپراتورهاي مخابراتي ميتوانند هر سرويسي كه مشترك بخواهد را ارائه كنند. خصوصي سازي در كشور ما به نوعي بد تعريف شده است، چرا كه در تمام دنيا كل شبكه اپراتور مخابرات به بخش خصوصي واگذار ميشود و هر سرويس جانبي را نيز همان اپراتور به متقاضيان ارائه ميدهد. اما در كشور ما اپراتور را دولتي نگاه داشتهاند و شاخه و بالهاي آن را به بخش خصوصي واگذار كردهاند. مانند همين سرويس ADSL كه به شركتهاي PAP واگذار كردهاند. با اين كار بين بخش خصوصي و دولتي يكسري فصل مشتركهاي به وجود ميآيد كه بايد مرتب قانون بگذاريم، جلسه پشت جلسه برگزار كينم، بخش خصوصي بخش دولتي را محكوم كند و به عكس، در حاليكه در تمام دنيا مرسوم است كه همه كارها به يك بخش واگذار ميشود. اگر الان عنوان ميشود كه كره بالاترين بالاترين ضريب نفوذ پهناي باند در دنيا را دارد اين برميگردد به اينكه Korean Telecom خصوصي شده است. در مورد خطوط ADSL اولين كام حدود چند سال پيش برداشته شد كه قرار بود شركت مخابرات حدود صد هزار پورت ADSL را به مناقصه بگذارد اما به خاطر همان سياستهاي ذكر شده جلوي اين مناقصه گرفته شد و به ما در حد ارائه قالب برنامه امكان مانور دادند. اما در حال حاضر تكليف بخش دولتي و خصوصي در مورد ADSL به چه صورتي است بايد بگويم كه در برنامه 5 ساله چهارم بايد در حدود 5/1 ميليون پورت در كل كشور توسط شركتهاي خصوصي و اپراتورهاي دولتي به وجود بيايد و باز طبق برنامه، از اين تعداد 5/1 ميليون پورت بايد حدود 240 هزار پورت توسط دولت و يك ميليون و 260 هزار پورت نيز توسط بخش خصوصي (شركتهاي PAP) ارائه شود. اما متاسفانه در حاليكه هنوز يكسال از برنامه 5 ساله را پشت سر گذاشتهايم هنوز اجازه فعاليت روشني به شركتهاي دولتي در خصوص ADSL داده نشده است و از طرف ديگر شاهد هستيم شركتهاي PAP هم نتوانستهاند به تعهدات خودشان در خصوص واگذاري ADSL عمل كنند. البته شركتهاي خصوصي معتقدند نبايد شركتهاي دولتي وارد قضيه بشوند چون از امكانات بالاتري نسبت به بخش خصوصي برخوردار هستند و بخش خصوصي قادر به رقابت با بخش دولتي نيست. به هر حال به عقيده من، در اين ميان كاربران سرگردان هستند كه بايد براي داشتن اينترنت پرسرعت انتظار بكشند و براي اين سرويس هزينه زيادي پرداخت كنند در صورتي كه اگر بخش دولتي اين كار را در دست ميگرفت هزينه اين سرويس بسيار ارزان تمام ميشد.
شما به عنوان مديرعامل شركت مخابرات استان تهران در مورد متوليگري ADSL چه نظري داريد؟
با توجه به مقررات دست و پا گيري كه در سيستمهاي دولتي وجود دارد اگر اپراتورهاي مخابراتي، خصوصي شوند جهش و رونق خاصي را به وجود خواهند آورد. در حال حاضر اپراتور دولتي انرژي زيادي را صرف ميكند تا شبكه را جلو ببرد در حاليكه اگر اپراتور خصوصي بود نياز به صرف انرژي كمتری بود و در عين حال بازدهاي بالاتری را نیز داشت. اين كاري است كه در تمام دنيا امتحان شده و به نحوه مطلوبي هم پاسخ داده است. اما در عين حال بايد در نظر بگيرم در كشور ما در خصوص سيستم مخابرات اگر اين كار بخواهد صورت بگيرد بايد يكسري مقررات خاص وضع شود. چرا كه بحث امنيت و اعتماد مردم به شبكه مطرح است. خوشبختانه در برنامه دولت اين مورد در نظر گرفته شده است و قرار است سهام شركتهاي استاني را از طريق بورس به بخش خصوصي واگذار كنند. اين برنامه در فاز مطالعاتي و اوليه آن قرار دارد ولي برابر تكليف برنامه، بيش از يكسال و نيم به اجراي آن زمان نمانده است.
هم اكنون چند مركز مخابراتي در تهران داريم و چه تعداد از اين مراكز با شركتهاي PAP همكاري ميكنند؟
در حال حاضر 77 مركز مخابراتي داريم و همه آنها آمادگي همكاري با شركتهاي PAP را دارند. در حدود 50 مركز فضا را نيز براي نصب كانكس در اختيار شركتهاي PAP قرار دادهاند و بقيه مراكز به علت قديمي بودن، فضاي لازم براي واگذاري به شركتهاي PAP را ندارند. اما اگر اين شركتها فضا لازم را پيدا كنند، مراكز مخابراتي امكاناتي چون فيبر و كابل را در اختيار شركتهاي PAP قرار ميدهند.
واگذاري خطوط ADSL در تهران و شهرستانها به چه صورتي است؟
در شهرستانها چون مراكز مخابراتي از فضاي گستردهاي برخوردار هستند بنابراين براي واگذاري فضاي مورد نياز شركتهاي PAP شرايط مساعدتري نسبت به تهران دارند. اما چون شركتهاي PAP خصوصي هستند بحث اقتصادي از درجه اهميت بالایي برخوردار است و چون در شهرستانها مشتري كم است چندان ايجاد خطوط ADSL به صرفه نيست. به عنوان نمونه در حال حاضر مخابرات در 103 روستا در استان تهران خدمات ICT روستايي را راهاندازي كرده است، كاري كه سود اقتصادي نداشته ولي بخش دولتي موظف به اجراي آن بوده چرا كه به اين پيشخوان نياز داشته است اما همين كار را اگر بخش خصوصي قرار بود انجام دهد برايش هيچ توجهي اقتصادي به همراه نداشته است ولي چون دولت موظف به ارايه سرويسهاي اوليه است بايد اين كار را انجام ميداد.
با توجه به محدوديتهاي اتصالي كه در ميان كاربران انتهايي به اينترنت و شبكههاي ارتباطي وجود دارد آيا مخابرات نميتوانست در اين چند سال منازل مردم را به فيبر نوري متصل كند و به اين ترتيب مثل بسياري از كشورهاي پيشرفته امكان بهرهگيري شهروندان از خدمات مبتني بر فيبر فراهم شود؟
در حال حاضر دسترسي به شبكه، از طريق كابل مسي در همين حد موجود را هم مردم از آن استفاده نميكننند. ما ميتوانيم با يك مودم ADSL ، دسترسي مردم را بستگي به فاصله از 1 تا 8 مگابایت را برقرار كنيم ولی فيبرنوري چند گيگابایت اطلاعات را ميتواند دريافت يا ارسال كند. وقتي ما در حد 1 يا 2 مگابایت مشتري نداريم و از طرفي قيمت واگذاري اينترنت پرسرعت از طرف شركتهاي PAP بسيار بالا است و در سبد خانوار جايگاهي ندارد بحث فيبرنوري مشكلي را حل نخواهد كرد. بايد در نظر داشته باشيم فيبرنوري يك بستر است. ما در همين بستر مسي هم قابليت جابجاي اطلاعات داريم اما از آن استفاده نميكنيم. اما جا دارد اين مسئله را متذكر شوم كه در عرض اين 5 سال در مورد شبكه فيبرنوري ما كار بزرگي را در استان تهران انجام دادهايم تا آنجا كه از 250 كيلومتر فيبرنوري امروز نزديك به 6 هزار كيلومتر فيبرنوري داريم و طبق سياستهاي دولت كه در نظر داشتهاند كه دانشگاهها بايد به فيبرنوري اتصال پيدا كنند در همين مدت كوتاه ما بيش از 27 دانشگاه و دانشكده را به فيبرنوري مجهز كردهايم و در حدود 12 دانشگاه باقي مانده است و در اين ميان هر شركتي هم كه تقاضاي فيبرنوري را داشته است برايش فراهم كردهايم. به طور كلي بايد گفت ما به ميزان وسيعي فيبرنوري در شبكه ايجاد كردهايم و اين كار همچنان ادامه دارد اما باز هم اعتقاد دارم فيبرنوري يك بستر است و بايد متقاضي و استفاده كننده آن وجود داشته باشد.
گفته ميشود بودجه اينترنت ملي از بودجه وزارتخانه كسر ميشود اين اتفاق به روند اجراي پروژههاي ديگر اين وزارتخانه لطمه نميزند؟
برنامه كلي دولت تحت نام اينترنت ملي داراي چند بخش است. يك بخش آن زير ساختها را شامل ميشود كه بايد توسط ما ساخته شود كه در حال حاضر بخش عمده آن راه اندازي شده است و در حال آزمايش تحويل است و به زودي به بهرهبرداري خواهد رسيد و از نظر بودجه بنا به اعتباراتي كه داشتهايم براي پيشرفت كار از آن استفاده كردهايم. بخش ديگر در مورد ايجاد ديتاسنترها است كه بخش بسيار مهم و كليدي را شامل ميشود. اين مسئله را در نظر داشته باشيم كه از نظر اقتصادي چندان مقرون به صرفه نيست كه 2 اداره در يك سازمان بخواهند از طريق اينترنت با هم تبادل اطلاعات داشته باشند كه اين اطلاعات بايد از اداره اول به خارج از كشور انتقال و از آنجا به اداره دوم ارسال شود كه وجود ديتاسنترهاي ميتواند اين مسير را كوتاه و از نظر اقتصادي مقرون به صرفه كند. از طرف ديگر شرايط سياسي موجود چندان صحيح به نظر نميرسد كه اطلاعات پايگاههاي مهم دولتي در كشورهاي چون آمريكا، اروپا میزبانی شود. حل اين مشكل و ايجاد ديتا سنترهاي داخلي جزو ضرورياتي است كه بنا به تشخيص بايد بودجهاي براي آن در نظر گرفته شود.
به نظر شما اينترنت ملي چيزي فراتر از توسعه شبكه ارتباطي است كاري كه در اصل جزو وظايف اين وزارتخانه محسوب ميشود؟
در نظر داشته باشيد توسعه زير ساختها جزو وظايف وزارتخانه بوده و ما اين بستر را براي تعدادي كاربر و بانكها و شركتها فراهم كردهايم اما وقتي صحبت از اينترنت ملي يا همان شبكه ملي ديتا كشور ميشود بايد حجم وسيعي را در نظر بگيريم. در حال حاضر در مورد اينترنت ملي كارهاي مطالعاتي و اوليه انجام شده و اينك زمان آن رسيده كه بايد روي سرمايهگذاري آن فكري صورت بگيرد.