چرخه بلوغ دولت الکترونيک و نقش آن در رفاه شهروندان
چرخه بلوغ دولت الکترونيک و نقش آن در رفاه شهروندان
*فرهاد جواهر دشتي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
توضيح: مطالب مندرج در این مقاله حاوی چکیدهای از مطالعات گسترده نویسنده در این زمینه طی یک دوره زمانی طولانیمدت و برگرفته از نتایج حاصل از فعالیتهای عملی او در این خصوص میباشد؛ از قبیل اشتغال مقطعی وی به عنوان نماینده کنسرسیوم مجری پروژه «تدوین برنامه جامع راهبردی فناوری اطلاعات ایران» (تکفای 2). نظر به اینکه به منابع ذیقیمتی اشاره شده که دسترسی به اکثر آنها از طریق اینترنت امکانپذیر نیست، خواندن این مقاله به کلیه فعالان و دستاندرکاران کشور در حوزه «دولت الکترونیک» توصیه میشود.
پيش از شروع بحث در باب اين مطلب، لازم است در ابتدا به اين نكته اشاره شود كه از مفهوم «دولت الکترونيک» اساسا بهعنوان رويهاي براي ايجاد تغيير شکل و طراحي مجدد ساختار و فرآيندهاي دولت با استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات نام برده ميشود. در حاليكه بسياري از كشورهاي توسعهيافته جهان با گذر از مراحل اوليه و مياني مرتبط با بلوغ رويه مذكور، سعي مينمايند كه به بسط دامنه و بهبود جوانب كاربردي و تعاملي اين امر پرداخته و به خواستههاي راهبردي و هدفمند خود در اين خصوص جامه عمل بپوشانند، لكن طبق شواهد ظاهراً ما هنوز با موانع زيادي بر سر راه بهحركت درآوردن جدي چرخه توسعه اين مهم دست بهگريبانيم.
بههر حال، شواهد گواه از آن دارد كه بهرغم ركود مشهود در وضعيت بازار فناوري اطلاعات كشور، اخيرا اشتياق كلي در سطوح ارشد مملكتي نسبت به انجام يكسري اقدامات جهشي در اين ارتباط بيش از هميشه خود را نمايان ساخته است؛ شايد به اين دليل كه از موضوع «بهينهسازي دولت و ايجاد دولت الكترونيك» بهعنوان يکي از محورهاي سند تلفيقي اسناد توسعهبخشي و فرابخشي برنامههاي كشور – با هدف نوسازي دولت و ارتقاي اثربخشي حاكميت – ياد شده است.
با نگاهي به اين موضوع از منظر سرمايهگذاري در اين حوزه و ارزيابي زمينههايي كه گفته ميشود اينگونه سرمايهگذاريها بازگشتهاي چشمگيري را در پي خواهند داشت، در مييابيم كه
1) ثمرات ناشي از آن صرفا متوجه شهروندان نميشود، بلكه بسته به نوع و ميزان اثربخشي اقدام بهعمل آمده، سازمانها و كسب و كارها نيز به صور مختلف از آن بهرهمند ميگردند، و 2) يك دستآورد صرفا به دليل اعمال يك تغيير در يكي از فرايندهاي سازمان پديد نميآيد، بلكه اين جميع و برايند تغييرات است كه به موازات و در رابطه با يكديگر منجر به حصول نتايج مورد انتظار و تقويت (پايداري) آن ميگردد.
طبق بررسيهاي صورت پذيرفته توسط شركت چند مليتي كپجميني (Capgemini) – يكي از چند شركت برتر خدمات مشاورهاي در جهان – به نيابت از كميسيون اتحاديه اروپا، اساسا به هفت دستآورد زير كه بدان بهعنوان زمينههاي بازگشت سرمايه نگريسته ميشود، اشاره شده است:
1. بهبود در كيفيت اطلاعات و نيز منابع اطلاعاتي
2. كاهش زمان پردازش اطلاعات
3. تقليل فشار كار (بار وارده) بر گروههاي اداري درگير در امور مربوطه
4. كاهش هزينهها
5. ارتقاي سطح خدمات قابل ارائه
6. ارتقاي راندمان و بازدهي كاري
7. ارتقاي سطح رضايتمندي ارباب رجوع
با عنايت به موارد فوقالذكر، اينگونه ميتوان اظهار داشت كه دستاوردهاي مورد اشاره مكمل ميزان كارايي يكديگر قلمداد ميشوند، نه اينكه بشود گفت هر اقدامي در جهت الكترونيكي نمودن فرايندهاي كاري دولت به كليه دستآوردها خواهد انجاميد.
براي مثال، ارتقاي سطح خدمات قابل ارائه عملا موجب كاهش زمان پردازش اطلاعات و يا كاهش هزينهها نميشود، وليكن نشان از ارتقاي سطح رضايتمندي ارباب رجوع داشته و در نتيجه، با واسطه آن، تاثير خود را بر برخي ديگر از زمينهها بهطور غير مستقيم وارد ميآورد. به بياني ديگر، اگر سازماني نخواهد و يا نتواند بهعنوان مثال، تمركز خود را بهصورتي كارآمد بر ارتقاي سطح خدمات قابل ارائه معطوف سازد، هرگونه اقدام جسته و گريخته (غير كارآمد) در راستاي الكترونيكي شدن به افزايش محسوس ميزان درك كاربران از آن منجر نخواهد شد و به تبع آن، دستيابي به اهدافي نظير ارتقاي بازدهي كار با مشكل مواجه خواهد شد.
از سويي ديگر، لازم است بر اين نكته نيز تاكيد شود كه اگر چه اقدامات قابل انجام در خصوص هر يك از نتايج مورد انتظار تابع شرايط و چگونگي آن اقدام بوده و ميزان تاثير آن بر ساير دستآوردها به متغيرهاي مختلفي وابسته است، اما نميتوان منكر تاثير افقي هر دستآوردي بر جملگي شخصيتهاي ذيربط شد؛ بهعيارتي، ارباب رجوع، كسب و كارها و سازمانها همگي از آن دستآورد منتفع خواهند شد. از سويي ديگر، با بررسي اين موضوع بر پايه متدولوژيهاي راهبردي (استراتژيك) مورد استفاده در اين خصوص، در مييابيم كه در جوامع مترقي عموما از منظرهاي زير با اين موضوع برخورد ميشود:
الف) استفاده از مدل بلوغ مدل بلوغ (Maturity Model) كه مبتني بر مطالعات صورتپذيرفته و رويههاي توصيه شده توسط كميسيون اتحاديه اروپا، شركت مشاورهاي Booz/Allen/Hamilton و ارگانهاي مشابه ميباشد، طبق توصيف زير نمايانگر رابطه بين نقش دولت در ارائه خدمات و درجه تغييرات حاصل در سازمان مربوطه است: در مرحله اوليه بلوغ دولت الکترونيک كه از آن بهعنوان «دولت الکترونيک به عنوان يك ابزار توانمندساز» نام برده ميشود، بر بهعمل آوردن سه نوع اقدام از جانب دولت تاكيد شده است:
1. حضور اوليه (Emerging Presence): در راستاي اين اقدام، دولت از طريق ايجاد يكسري وبسايتهاي اطلاعاتي عموما ايستا (Static) عمدتا حضور خود را در صحنه اعلام ميدارد. بديهي است كه امکان عرضه خدمات دولت الکترونيک به شکل برخط به موجب اين قبيل اقدامات وجود نخواهد داشت.
2. حضور بهبوديافته (Enhanced Presence): تعداد سايتهاي دولتي مرتبط با اين امر افزايش مييابد. اين سايتها بايد حاوي اطلاعاتي باشند که بشود بهطور منظم و مستمر آنها را بههنگامسازي نمود؛ نظير درج نشريات، قوانين، آييننامهها و مقررات، و خبرنامهها در آن، به همراه لحاظ نمودن امكاناتي نظير موتورهاي جستجو و قابليت ارسال و دريافت پست الکترونيکي.
3. حضور تعاملي (Interactive Presence): در اين مقطع، تعاملات و خدمات فراواني در رابطه با تعداد زيادي از نهادهاي دولتي امکانپذير ميشود؛ ضمن اينكه امكان ارسال و دريافت پست الکترونيکي، انتقال داده و ضميمهنمودن مستندات نيز فراهم ميآيد. در مرحله بعدي كه طي آن از خدمات دولت الکترونيک بهعنوان «تغيير شکلدهنده» استفاده بهعمل ميآيد، پيشبرد اين منظور با طراحي مجدد فرآيندهاي مرتبط با ارائه خدمات در نهادهاي دولتي همراه ميگردد و از آنجاييكه کاربردهاي دولت الکترونيک در ميان نهادهاي دولتي بايد جنبه يكپارجه داشته باشند، علاوه بر لزوم همکاري مابين آنها، لازم است كه به موضوعاتي چون مهندسي مجدد فرايندها و ساماندهي سازمانهاي مربوطه نيز پرداخته شود. دو نوع اقدام در اين رابطه پيشنهاد شده است:
1.حضور تراکنشي (Transactional Presence): در اين مقطع، طيفي از تراکنشهاي دولتي بايد به شکل برخط انجام شوند؛ بدين صورت كه با كارهاي ساده شروع و در مراحل بعدي، کاربردهاي پيچيدهتري – مانند امضاي الكترونيك، رمزنگاري و رمز عبور – بدان افزوده خواهد شد.
2.حضور بدون درز و يکپارچه (Seamless Presence): در اين مرحله لازم است كه تمامي خدمات، بيدرنگ و بدون قائل شدن تمايز بين نهادهاي دولتي، از طريق يک پورتال قابل ارائه باشند. اين در حالي است كه به جرات ميتوان گفت هيچ دولتي در حال حاضر نميتواند ادعا کند که بهطور کامل در اين مرحله از كار قرار گرفته است.
ب) ارزيابي ميزان آمادگي كشور در زمينه تحقق اهداف دولت الکترونيک عموما موضوعات زير در اين رابطه مورد بررسي قرار ميگيرد:
• کارمندان دولتي و ميزان آگاهي آنان از فناوري اطلاعات و ارتباطات: طرز برخورد و مهارتهاي آنان
• فناوري و بهکارگيري آن: سطح بهکارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در دولت
• فرآيندها: ميزان استفاده درست از فناوري اطلاعات و ارتباطات در پشتيباني از فرآيندهاي داخلي و ارتباط با مشتريان و تامينکنندگان
• تاثيرهاي محيطي: مرزهاي فناوري، شرايط قانونگذاري و در دسترس بودن اطلاعات
ج) بررسي روند توسعه فناوري در جهان و انجام مطالعات تطبيقي جهت كسب اطلاع از سياستها/برنامهها/اقدامات ديگر كشورها در اين حوزه نظر به اينكه اجراي برنامههاي دولت الكترونيك بههيچوجه موضوع جديدي درجهان بهحساب نميآيد، در پي بررسي وضعيت موجود كشور (As-Is Situation)، نياز چنداني نسبت به تعيين وضعيت مطلوب (To-Be Situation) جهت تحليل شكاف موجود (Gap Analysis) وجود ندارد، زيرا كه وضعيت مطلوب تقريبا شناخته شده است.
بر اين اساس، دسترسي به مطالعات و پيمايشهاي صورتپذيرفته در ساير كشورها (شامل كشورهاي پيشرو و نيز كشورهايي كه از ويژگيهايي نسبتا مشابهي برخوردارند) در زمينه سياستها، راهبردها و رويكردهاي بهكار گرفته شده در مواجهه با هر يك از موارد هفتگانه بازگشت سرمايه (دستآوردهاي مورد انتظار) كه پيش از اين به آن اشاره شد، مبناي مناسبي براي اين كار بهشمار ميآيد.
از جمله منابع مورد استفاده در اين رابطه نتايج حاصل از پيمايشهايي است كه در كشورهاي دانمارك، استوني، فنلاند، فرانسه، آلمان، هلند، اسواني و اسپانيا در اين زمينه صورت پذيرفته و گزارش مربوط به آن در اجلاس ويژه سال 2004 كميسيون اتحاديه اروپا (3rd Quality Conference for Public Administrations in the EU) ارائه شده است.
همچنين، گزارشهاي ديگري تحت عنوان “eGovernment Factsheets” تهيه گرديده است كه نشانگر خواستهها، اولويتها و نتايج حاصل از اقدامات بهعمل آمده در 25 كشور عضو اتحاديه اروپا در اين خصوص ميباشد.
خاطر نشان ميدارد كه منابع مورد اشاره حاوي اطلاعات در زمينه اجراي برنامههاي دولت الكترونيك در سه حوزه: 1) خدمات دولت به شهروندان (G2C)، 2) خدمات دولت به کسب و کارها (G2B) و 3) خدمات دولت به دولت (G2G) است. بديهي است اينكه چه حوزهاي بر ديگري مقدم است تابع درجه اهميت و اولويت كشورها بر پايه ملاحظات زير ميباشد:
• نوع و ابعاد تغييرات سازماني مورد نياز براي اجراي برنامه مورد نظر
• ميزان تغيير در فرايندها
• فناوري و چگونگي گردش اطلاعات
• موضوعات و مسائل مربوط به سياستگذاري و قانونمندسازي
• موضوعات پرسنلي و نيروي كار
• ملاحظات هزينهاي و بازگشت سرمايه (شامل زمان بازگشت سرمايه)
د) ساير ملاحظات و پيشنيازها: تعيين اهداف، پروژههاي پيشتاز (Flagship Projects) و بازيگران عمده در حوزه دولت الکترونيکي (مشتمل بر معين نمودن مسئوليتهاي مربوطه)، ارزيابي نقاط قوت و ضعف كشور از ديدگاه سياستي، راهبردي، ساختاري، اجتماعي، فناوري، حقوقي و قانونگذاري در پشتيباني از اين منظور، مشخص ساختن نحوه اختصاص بودجه و چگونگي نظارت و کنترل برنامهها/طرحها، و تعيين و در نظرگيري شاخصهاي عملكرد كليدي مرتبط (KPIها) در ساير زمينههاي وابسته؛ از قبيل:
• امور زيرساختي؛ شامل: - مالکيت رايانه توسط کارمندان دولتي، غيردولتي و شهروندان - درصد دسترسي به اينترنت توسط کارمندان و شهروندان - هزينه دسترسي به اينترنت - زيرساخت ارتباطي امن
• امور مرتبط با افراد و منابع؛ از قبيل: - تعداد کارمندان دولتي و غيردولتي و شهروندان با مهارتهاي رايانهاي و اينترنتي - استفاده از سيستمهاي اطلاعاتي توسط دولت- درصد کارمنداني که در بخشهاي ICT کار ميکنند - بهکارگيري استانداردها توسط دولت
• امور مرتبط با خدمات قابل ارائه؛ مانند: - وب سايت مرکزي دولت - پورتال مرکزي دولت - فرآيندهايي که با استفاده از ICT پشتيباني ميشوند - سطح تبادل دادهها بين نهادهاي دولتي - خدمات دولت به اربابرجوع - خدمات دولت به کسب و کارها
در خاتمه شايان ذكر است كه از نقطه نظر معيارهاي اجرايي و استاندارهاي حاكم بر پيادهسازي طرحهاي كسب و كار الكترونيك، بهويژه دولت الكترونيك، در جهان، ارگاني غيرانتفاعي به نام “OASIS” (Organization for the Advancement of Structured Information Standards) بهعنوان متولي اصلي اين امر شناخته شده كه در پي انعقاد يك پيماننامه همكاري مابين ارگان مذكور و WCO (The World Customs Organization) در اين ارتباط، دامنه و ميزان توجه جهاني نسبت به رعايت ضوابط و بهكارگيري استانداردهاي پيشنهادي، بهويژه در حوزه امور شهروندگرا (Citizen-Centric )، از روند فزايندهاي برخوردار گرديده است.
* كارشناس و مشاور در زمينه فناوري اطلاعات و عضو كارگروه ICT جامعه اسلامي مهندسين